برنامه انتخابات، تبلیغات رسانه ای، میتینگ های انتخاباتی و دیدار با تعداد بیشتر و زیادتری از رای دهندگان و غیره از جمله فعالیت های سنتی و رایجی است که هر نامزد انتخاباتی دست به آن می زند.
اما در این بین هستند، نامزدهایی که تصمیم گرفتند، اصول بازی را تغییر دهند و به شیوه ای دیگر وارد عرصه شوند و به همین دلیل دست به اقدامات عجیب و غیر معمولی برای جلب توجه رای دهندگان و افکار عمومی زدند تا رای بیشتری به دست بیاورند.
آنچه در ادامه می آید، نگاهی به مهمترین این اقدامات است:

5- ریگان و سرقت یادداشت های كارتر

برخی از آمریکایی ها انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 1980 را ناعادلانه توصیف کردند. انتخاباتی که در آن «جیمی کارتر» که برای دومین دوره ریاست جمهوری خیز برداشته بود، با رقیب سرسختی به نام «رونالد ریگان» مواجه شد.
رقابت بین کارتر و ریگان پس اعلام دور اول انتخابات تشدید شد که طی آن کارتر متحمل شکست بزرگی از ریگان شده بود و بعدها ریگان پرده از ترفندی که در این انتخابات به کار بسته بود، برداشت.

اواخر رقابت های انتخاباتی ریگان و کارتر تقریبا در به شکلی مساوی و برابر پیش می‌ رفتند تا اینکه یک رخ داد موجب شد، نتیجه این انتخابات به طور کامل تغییر کند.

این رخ داد مناظره‌ ای بود که بین دو رقیب برگزار شد و کارتر در حالی در این مناظره شرکت کرد که پیشتر از مشاوران و معاونان خود خواسته بود، تمام مطالبی را که قرار بود، در مناظره به آنها اشاره کند و استراتژی وی شمرده می شد، را در برگه هایی دسته بندی و یادداشت کنند تا وی حین صحبت آنها را به خاطر بیاورد.
در حین تنظیم یادداشت ها تیم انتخاباتی کارتر متوجه مفقود شدن یکی از نسخه های تنظیم شده می شود، اما اهمیتی به آن نمی دهد، بدون آنکه بداند، گم شدن این نسخه چه فاجعه ای برای کارتر در مناظره به وجود آورد.

ریگان کلمه به کلمه می دانست که کارتر چه سخنانی را در مناظره خواهد گفت و چه موضوعاتی را مطرح خواهد کرد. چون یکی از اعضای تیم انتخاباتی ریگان نسخه مفقود شده یادداشت های کارتر را به دست آورده بود و همین کافی بود تا ریگان از تمام سخنان و موضوعاتی که قرار بود، کارتر در این مناظره مطرح کند، اطلاع داشته باشد و برای هریک از آنها پاسخ مناسب و قانع کننده ای از قبل آماده کند.

در عمل ریگان مناظره را به سود خود به پایان رساند و یک هفته بعد جشن پیروزیش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را جشن گرفت.

4- اولاند با کمک خواننده رپ در انتخابات پیروز شد

سخنان و الفاظی وجود دارد که نمی توان آنها را در ملاء عام بر زبان آورد، به خصوص اگر سیاست مدار برجسته و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یک کشور باشید، مانند حمله لفظی به رقیب‌ یا بیان اینکه هزینه تبلیغات انتخاباتی وی از طریق رشوه تامین شده است.
اما همه چیز در فرانسه فرق دارد. در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 میلادی «فرانسوا اولاند» رقیب «نیکولای سارکوزی» بود و تیم انتخاباتیش از تمام راهبردها و ترفندهایی که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا در انتخابات سال 2008 به کار برده بود، استفاده کرد.

تیم انتخاباتی اولاند برای به دست آوردن آرا بیشتر حتی درب تک تک خانه های شهروندان فرانسوی را کوبید و تلاش کرد، آرا اقلیت های فرانسوی که اجازه شرکت در انتخابات را دارند، به دست آورد.

اما تیم انتخاباتی اولاند بر این باور بودند که باید بیش از پیش به مردم روی بیاورند و به خیابان ها بریزند، به همین دلیل این تیم انتخاباتی اطلاعیه ای منتشر کرده و از مردم دعوت کردند، در برنامه دو خواننده آمریکایی به نام های «گای زی» و «کانی وست» تحت عنوان «سیاهان در پاریس» شرکت کنند.

در این ترانه این خواننده های سیاه پوست آمریکایی تجربه خود از گذران تعطیلات اشان در پاریس را بیان می کردند. با توجه به اینکه اولاند از اظهارات سارکوزی درباره مناطق حاشیه شهرها و حاشیه نشینان طی تبلیغات دوره قبل اطلاع داشت و می دانست طی 4 سال ریاست جمهوریش اقدامی برای این مناطق انجام نداده بود، از این ترفند برای مقابله با رقیبش استفاده کرد.
تیم انتخاباتی اولاند با زیرکی از خوانندگان سیاه پوست استفاده کردند، چون می دانستند، اقلیت سیاه پوستان فرانسه اغلب ساکن مناطق حاشیه شهرها هستند و به این ترتیب این تیم تلاش کرد، با تحریک احساسات اقلیت های فرانسه به ویژه سیاه پوستان علیه سازکوزی از آنها به سود اولاند استفاده کند.
پس از اجرای برنامه این خوانندگان سیاه پوست آمریکایی بود که تبلیغاتی از اولاند پخش شد که وی را در مناطق حاشیه پاریس و در حال گفتگو با ساکنان این مناطق نشان می داد. این یکی از تاثیرگذارترین ترفندهایی بود که موجب پیروزی اولاند در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شد.

3- جان جنر و استفاده از حس کمیک خود

در سال 2012 میلادی «جان جنر» به لطف حس کمیک خود موفق شد، در انتخابات شورای شهر «ریکاویک»، پایتخت ایسلند پیروز شود، بدون اینکه دارای برنامه انتخاباتی باشد یا برای جذب آرا وعده و وعیدهای انتخاباتی بدهد.

جنر در تبلیغات انتخاباتی خود تنها بر خنده و به سخره گرفتن سیاستمداران تکیه می کرد و نام حزبش را که در لوای آن وارد عرصه رقابت انتخاباتی شده بود، «بدون تمسخر: حزب برتر» نامید و سکویی به شکل علامت شهر والت دیزنی برای تبلیغات انتخاباتیش در فرودگاه شهر ایجاد کرد.

وی همچنین اقدام به پخش کردن حوله های رایگان در مراکز مختلف بهداشتی کرد و به مردم تاکید کرد که تمام وعده های خود را عملی خواهد کرد و یکی از مهمترین شعارهایش این بود که «وعده می دهیم، به فساد پایان دهیم و این وعده را با مشارکت دادن همه در این اقدام، عملی خواهیم کرد».
به این ترتیب می‌ توان ملاحظه کرد که جنر همانند مابقی سیاستمداران پای به عرصه انتخابات نگذاشت، بلکه بیشتر یک کمیک نشان می داد و همین موجب شد تا بسیاری از شهروندان آرا خود را به صندوق وی بریزند، در حالی که تا پیش از آن خوش بینانه ترین، پیش بینی ها نیز نمی توانست پیروزی وی در انتخابات را پیش بینی کند.
جنر پس از پیروزی در انتخابات نیز تلاش کرد، حس کمیک خود را حفظ کند. وی وظایف دولتی و حکومتیش را به شیوه کمیک انجام می دهد و حتی در دیدارهای عمومی و مردمیش لباس های شخصیت «دارس فادر» در جنگ ستارگان را به تن می کند.
همچنین در فعالیت های سیاسیش به گونه ای دیگر عمل می کند، به عنوان مثال وقتی خواهان تشکیل ائتلافی برای به دست آوردن آرا اکثریت در پارلمان یا شورای شهر است، تمام اختلاف دیدگاه ها و مواضع بین احزاب سیاسی را نادیده می گیرد و ائتلافی را تشویق می کند که جریان های مختلف سیاسی را در برگیرد.
اما تنها شرطی که برای پیوستن به ائتلافش در نظر می گیرد، این است که باید قبول داشته باشید، برنامه تلویزیونی «د وایر» بزرگ ترین برنامه تاریخ تلویزیون است.

2- ویلیام هیل تامسون و مناظره دو موش!

بالطبع پیروز شدن در انتخابات شهرداری در شهری مانند شهر «الینو»ی آمریکا که عاقبت چهار شهردارش افتادن به زندان و حبس بود، بسیار آسان است. چون شیکاگو بزرگ ترین شهر این ایالت به دلیل میزان و حجم فساد حاکم بر آن، به شهر ابری معروف بود.
تامسون یکی از شهرداران شیکاگو بود که لقب بدترین شهردار تاریخ آمریکا را به خود اختصاص داد، کسی که از دوستان نزدیک «ال کاپون»، سرکرده یکی از معروف ترین باندهای وقت آمریکا به شمار می آمد و خود تامسون نامش را «داس بزرگ» گذاشته بود.
وی در دوره شهرداریش از سال 1915 تا 1923 میلادی همیشه لباس کابوها را تن می کرد و پس از 8 سال اداره شهر به شکل بسیار مفتضحی منصب خود را ترک کرد. اما هنگامی که انتخابات سال 1927 از راه رسید، تامسون تصمیم گرفت، بار دیگر تصمیم به شرکت در انتخابات گرفت، اما نیاز به ترفندی داشت تا اعتبار سیاسی خود را باز گرداند، به همین دلیل تصمیم گرفت، نگاه مردم را با راه انداختن آتش بازی بزرگی در شهر جلب کند.
اما این برنامه آن چیزی نبود که نگاه مردم را به خود جلب کند. بنابراین تامسون به ترفند دیگری متوسل شد. وی در ششم آوریل 1962، هشت روز پیش از آنکه حزب جمهوری خواه آمریکا نامزد خود در انتخابات شهرداری شهر شیکاگو معرفی کند، تامسون مناظره ای سیاسی ترتیب داد.

وی در برابر هزاران بیننده درحالی روی سن حاضر شد که در دستش یک قفس بود و در هریک از این قفس ها یک موش و آنها را به عنوان نامزدهای درحال رقابت برای به دست آوردن منصب شهرداری معرفی کرد.

تامسون چند دقیقه از زبان موش ها مناظره ای انجام داد و سخنانی گفت که اظهارات کاندیداها را به سخره می گرفت. اما این سخنان در بطن خود معانی و مفاهیم بسیاری داشت، از جمله اینکه وی از عملکرد منفی خود در اداره شهر طی دوره قبلی شهرداریش انتقاد کرد.

در واقع تامسون از آن مناظره کذایی می خواست این پیام را به مخاطبان خود دهد که از خطاهای گذشته درس گرفته است و در عمل توانست با قانع کردن افکار عمومی آرا آنها را به دست آورد و پیروز انتخابات سال 1927 شهرداری شیکاگو باشد.

1ـ بوریس یلتسین و پیروزی در انتخابات با یک سریال

در سال 1926 میلادی روسیه برای دومین دور انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ این کشور پس از جدایی از اتحاد شوروی سابق آماده می شد. بوریس یلتسین تلاش بسیار داشت تا به هر طریق ممکن در این انتخابات به پیروزی برسد و رقیبش «گنادی زیوگانوف» از حزب کمونیسم را کنار بزند.
به دلیل نزدیک بودن برنامه های انتخاباتی دو رقیب، دولت روسیه تصمیم گرفت، روز رای گیری را تعطیل کند تا رای دهندگان فرصت لازم و کافی برای حضور پای صندوق های رای را داشته باشند و آرای بیشتری به صندوق ها ریخته شود.
اما یلتسین دریافت، شهروندان روسیه از تعطیلی روز رای گیری برای خروج از شهر و مسافرت استفاده خواهند کرد و پای صندوق‌ های رای حضور نخواهند یافت و این موجب می شود تا وی فرصت پیروزی در انتخابات را از دست بدهد.

به همین دلیل به ذهن یلتسین رسید که تلویزیون روسیه، در این روزهای تعطیل سریال برزیلی «تروبیکانکا» را پخش کند که در آن زمان میان روس ها محبوبیت بسیار داشت و به این طریق ضمن ممانعت از خروج آنها از شهر، آنها را به پای صندوق های رای هم بکشاند.

یلتسین با ایستگاه تلویزیونی مورد نظر که این سریال را پخش می کرد، تماس گرفت و از آنها خواست، ظرف سه روز تعطیل، این ایستگاه قسمت های جدید این سریال را به صورت مستمر پخش کند و در عمل وقتی این ایستگاه تلویزیونی اعلام کرد، قصد پخش قسمت های جدید این سریال را دارد، بسیاری از روس ها برنامه سفر خود را لغو کردند.

در عمل یلتسین در آن دور از انتخابات ریاست جمهوری روسیه موفق شد 54.4 درصد آرا را به دست آورد و به ریاست جمهوری این کشور بار دیگر انتخاب شود.
منبع مقاله : مشرق نیوز